زنانه

یک تجربه!!!

زنانه

یک تجربه!!!

کرم ضد چروک!!!

بعد از دو هفته که از اسباب کشی کشنده ما گذشته امروز حاج خانم تصمیم گرفتن در تماس تلفنی که با آقازادشون داشتن ما رو هم مشعشع کنن!

همخونه میگه بیا مامانم میخواد باهات صحبت کنه.یه صلوات میفرستم و به خودم فوت میکنم و گوشی رو میگیرم. بعد از سلام و احوال پرسی یه زره زور میزنه بعدم میگه حالا خونه جدید خوبه.میگم بعله ممنون.میگه راحت شدی؟ چشام چهارتا  میشه از لحن ایشون!!! میگم خوب جامون باز شده بعله مرسی که پرسیدین!

یه ذره این پا و اون پا میکنن بهد میفرماین راستی اون کرمه بود برام گرفته بودی. بدجنس میشم میپرسم کدوم من براتون خیلی کرم گرفتم!

میگه آخه با بابا مشترک استفاده میکنیم زود تموم میشه!

میگم چشم ببینم اگه کسی اومد میگم بیاره براتون.فوری میگه فلانی داره میاد(یکی از دوستای من) میفهمم همخونه بهش گرا داده.میگم چشم اگه جا داشت میدم!

وقتی خدافظی میکنم لبخند میزنم.همخونه میگه دیدی گفتی مامانت زنگ نزده بفرما!

میگم هانی جان شما ماشالا بهش همه هینت ها رو داده بودی قربونت.

تبریک گفت. کرمش تموم شده بود. خلاصه که یه ذره صبر میکرد میتونست زنگ بزنه حموم زایمونمون رو هم تبریک بگه!

همخونه جون اخم میکنن میفرمایند تو هم که همش غر بزن.اصلا پزتیو نیستی هااااااا

میگم بعله ظاهرا کرمهاشون هم تموم شده بود.میگه آره بخر بده فلانی ببره.


حسش نیست و الا ازتون میپرسیدم سه تا قوطی 50 میل تو 4-5 ماه تموم میشه.(کرم ضد چروک ها نه کرم دست!!!)


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد