بالاخره قسمت شد که ما بیایم خدمت مادر خواهرمون....................
اینم از تعطیلات ما
بعضی وقتا یه حالی بهم دست میده در برخورد با بعضی مسائل که میخوام تگری بزنم تو یه سطل بعد ببرم خالی کنم تو خلق مخترع مکتشف بعضی چیزا !!!
یعنی من بفهمم مخترع کاراوکی کی بوده....فقط بفهمم........
یه دلم هم میگه برم خوار مادر این طبقه بالایی که تابستونا نصف الجزائر و حومه رو تو آپارتمان دو خوابه جا میده به هم پیوند بدم................
بابا جون ننت خوب بابات خوب بسه دیگه نمیشه شما با این لهجه زاقارتت واسه من هتل کالیفرنیا نخونی؟؟؟یقور کجات شبیه مدونا ست که لائیس لا بونیتا میخونی؟؟؟ بابا تایتانیک!!! خودت خانواده نداری تنو بدن مایکل جکسونو تو قبر میلرزونی؟؟؟ ای بر .....لعنت...........